دوست عزیزم لطفا یک دقیه وقت بذارید و این متن زیبا رو بخونید
#داستان_شماره_1
??تنبیه زن باهوش برای شوهر چشم چرانش ??
????چند وقت پیش شوهرم تو کارش ترفیع گرفت و یه سری کارمند خانم ?? ??هم زیر دستش شدن.
یواش یواش بهونه گیری هاش به من شروع شد،میگفت هیکلت بد شده، رنگ پوستت زیادی تیرست و هزار تا بهونه که هیچوقت به زبون نمی آورد.
انقدر زن هزار رنگ دور و ورش چرخ میخوردن که من به چشمش نمی اومدم.
????یه شب که اومد خونه بهش گفتم میخوام با خوشگل ترین و خوش هیکلترین خانم کارمندت رابطه دوستانه داشته باشی و بعد ازدواج کنی.
یکی که رنگ پوستش و هیکلش رو دوست داشته باشی.
وقتی شنید یکم تعجب کرد و چشماش برق زد،ولی طوری رفتار کرد که من نفهمم که خوشحاله از پیشنهاد من.
گفت واقعا این جوری میخوای،گفتم آره
اونم قبول کرد و گفت پس خودت برام خواستگاری برو.
قبول کردم،شوهرم مثل بچه ها شده بود،نمی تونست خوشحالیش را پنهان کنه.
مثل اینکه فقط منتظر حرف من بود.
یکی را بهم معرفی کرد و گفت ایشون زن لایقیه و بنظرم همه مواردی که من میخوام را داره.
گفتم باشه مشکلی ندارم ،فقط قبل از اینکه برم جلو
یه شرطی دارم.
سریع گفت چه شرطی؟
اگه میخوای شرطو بدونی و بقیه داستان رو بخونی بدو بیا??????
https://lnkd.in/eB-62KG
هرشب ساعت23یک داستان جذاب داریم????
#پیشنهاد_ادمین: دوستان خودمم عضوند
بی نظیره??